بسم الله الرحمن الرحیم

در سال ۱۳۴۱ هجری شمسی دریک خانواده مذهبی در روستای یساقی فرزندی متولد شد که والدینش به سبب علاقه به معصومین نام وی را حسن گذاشتند، بی شک یک رابطه نزدیک بین نام او و خصوصیات اخلاقی و جمال او وجود داشت. حسن فرزند بزرگ خانواده خود بود، پدرش مردی پر تلاش و زحمتکش که برای تامین معاش خانواده علاوه بر شغل کشاورزی به کار نجاری نیز مبادرت می ورزید ، ورود حسن به زندگی این خانواده گرمی و صفا و صمیمیت بیشتری بخشید و کوشش وصف ناپذیری را پدر و مادرش جهت تامین سعات فرزندشان آغاز نمودند.حسن دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده گذراند و در ۶سالگی مدت کوتاهی را در مکتب خانه به فراگیری قرآن مجید پرداخت. در سال ۱۳۴۷ برای شروع تحصیل وارد دبستان شد، دوران ابتدای و راهنمایی را با موفقیت پشت سر گذاشت، دوران دبیرستان وی مصادف با شروع نهضت اسلامی واوج گیری انقلاب اسلامی بود. قبل از اخذ دیپلم به دلایل مختلف برای مدتی ترک تحصیل کرد تا اینکه در سال ۱۳۷۵ مجدداً شروع به ادامه تحصیل و دیپلم خود را اخذ نمود. حسن از همان دوران کودکی فردی خوش خلق و آرام بود و همیشه در ملاقات با دوستان خود با تبسم و لبخند که از برجستگی افراد خوش خلق می باشد استقبال می کرد که دوستانش و همه کسانی که با ایشان رفت و آمد داشتند این اخلاق نیکوی وی را هرگز از یاد نمی برند.
در سنین نوجوانی به ورزش شنا و فوتبال علاقمند گردید و ورزش فوتبال را کما بیش تا دوران جوانی ادامه داد.
شهید از همان دوران نوجوانی با علاقه وافری در مسجد حاضر می شد، به ویژه اینکه به خواندن نماز در آن مکان مکان مقدس مقید بود و در ماههای مبارک رمضان و ماه محرم و صفر حضور فعالی در مسجد داشت.
فعالیت های سیاسی او از سال ۵۶ بعد از شهادت حاج آقا مصطفی فرزند بزرگوار امام عزیز آغاز شد زیرا همه نیرو های انقلاب اذهان دارند که شهادت وی در آن مقطع موجب گسترش نهضت گردید با توجه به حضور عزیزانی که از سالها قبل در روستای یساقی فعالیت سیاسی و عقیدتی داشتند و تلاش زیادی را جهت گسترش قیام امامخمینی) ره)به عمل آوردند، این فعالیتها زمینه مناسبی برای گرایش و تحرک بیشتر دیگر جوانان بویژه شهید حسن شد. فعالیتهایش بیشتر در پخش اعلامیه های حضرت امام(ره)، گوش دادن به رادیو های بیگانه جهت کسب اطلاعات سیاسی،شرکت در جلسات خصوصی و در سخنرانی های عمومی بویژه در مساجد گرگان حضور چشم گیر داشت. از اولین روزهای تظاهرات گرگان در اکثر راهپیماهی ها حضور فعال داشت که با تعطیلی مدارس در آن زمان این حضور را دوچندان شد.
با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی مدارس بازگشایی شد و ایشان مجدداً جهت ادامه تحصیل به دبیرستان رفت تا اوایل سال۵۹ که ضمن تحصیل ، در فعالیتهای مذهبی سیاسی مدرسه وروستا شرکت داشت در همین ایام فروشگاه اسلامی ۲۲بهمن که جهت مقابله با گرانی و برای تامین مایحتاج عمومی در روستا تاسیس گردیده بود فی سبیل الله با مسئولین فروشگاه همکاری می کرد، از سال ۱۳۶۰همزمان با تحصیل با شورای اسلامی روستا که آن زمان معلم اخلاق شهید بزرگوار احمد روشنی عضو شورا بودند صرفا برای کسب رضایت خداوند همکاری می نمود.شهید حسن پور از همان ابتدای پیروزی انقلاب به عضویت بسیج در آمد و اوائل سال ۶۰ داوطلب اعزام به جبهه شد، و برای فراگیری آموزش نظامی به منجیل اعزام گردید بعد از گذشت۲۰ روز از آموزش بعلت بیماری مجبور به ترک آموزش گردید، لذا مسئولین آموزش سپاه او را متقاعد کردند برای حفظ سلامتی باید مدتی استراحت نماید، شهید حسن پور پس از این واقعه با توجه ، عشق و علاقه ای که برای حضور در جبهه داشت تا مدتها ناراحت و غمگین بود، علیرغم اینکه عذرش موجه بود با این وجود خود را ملامت می کرد، در اواخر همان سال زمانی که حالش کمی بهتر شد مجدداَ برای عزیمت به جبهه ثبت نام کرد که این بار نیز بیماری این توفیق را از او سلب نمود لیکن در همین زمان از هر فرصتی برای خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی و مردم خوب روستا استفاده می کرد.شهید حسن پوردر بهمن ماه سال ۶۱ازدواج نمود که مراسم عروسی خیلی ساده و بدون تکلف برگزار گردید.
در اردیبهشت سال ۶۲ با توجه به علاقه شدید ایشان به سپاه ، به عضویت این نهاد مقدس در آمد و از همان روز های اول ورود به سپاه به عنوان یکعنصر موثرو کار آمد درواحد اطلاعات سپاه گرگان مشغول به خدمت شد تا اواسط سال ۶۳ ماموریت های مختلفی (چالوس، گنبد، بندرگز، بندرترکمن و کردکوی( داشت تا اینکه در آن سال بحث تفکیک نیرو های اطلاعات از سپاه و تشکیل وزارتاطلاعات مطرح شد و بر حسب پیروی از فرمان امام) ره)ایشان به وزارت اطلاعات منتقل و عنوان سربازی امام زمان (عج)را دریافت کرد.
در مورخه 1374/1/17 جهت مبارزه با ایادی کفر و ضد انقلاب و به منظور حفظ و حراست از ارزشها و دستاورد های انقلاب مقدسمان عازم جبهه گردید و در منطقه اُشنویه به مدت ۲ سال خدمت نمود. پس از بازگشت ازجبهه جهت تداوم کاراداری خود در شهر های مختلف از جمله ساری ، گرگان،کردکوی و بندرترکمن خدمت کرد .شهید حسن پور از آنجایی که در قبال جامعه بویژه نسل جوان احساس مسئولیت می کرد، فعالیت خود را در بسیج روستا مضاعف نمود و به عنوان مسئول سازماندهی و جانشین پایگاه مشغول به خدمت شد و همزمان به مدت ۲ سال مسئولیت باشگاه ورزشی روستا را هم به عهده داشت که در جهت تقویت ورزشی روستا مخصوصاً باشگاه بسیج زحمات زیادی را متحمل شد و در اغلب برنانه های بسیج روستا حضور فعال داشت. مخصوصا در دوران جنگ تحمیلی جهت گسترش ارتش بیست میلیونی و ترغیب نیروهای جوان به بسیج فعالیتش چشم گیر بود، فعالیت شهید تا آخرین روز حیاتش در بسیج ادامه داشت و از پشتوانه های بزرگ بسیجیان روستا به حساب می آمد. سرانجام در آغاز سی و پنجمین بهار زندگی اش با ۱۵سال سابقه خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی و داشتن چهار فرزند پسر در ساعت 6:55 بامداد روز شنبه 1376/1/16 به هنگام عزیمت به محل کار در اثر سانحه دلخراش تصادف به ملکوت اعلی پیوست و خانواده ، بستگان و دوستان خود و همه بسیجان را در سوگ خود نشاند.
روحش شاد